گیر ندید به کسی تو کارتون گره می افته
#حجت_الاسلام_قرائتی :اگر به مردم گیر دهید گره به کارتان می افتد.
#حجت_الاسلام_قرائتی :اگر به مردم گیر دهید گره به کارتان می افتد.
برنامه ریزی برای شهادت !
?لیسانس مدیریت داشت، دانش آموخته دانشگاه امام حسین بود و بر زبان عربی تسلط داشت.
?بسیار اهل مطالعه بود.
۶ سال در واحد #تخریبات فعالیت کرد و دو کارگاه تخریب زد یکی در تهران و دیگری در سوریه..
?بچه ها تو منطقه بهش میگفتن #خلیلی_آشغال_جمع_کن!
چون ایشون در نبود امکانات آهن یا آلومینیوم رو از منطقه جمع می کرد و با همین ابزار آلات ترکیباتی درست می کرد و #بمب های کنار جاده ای میساخت.
?بعد از اربعین شهادت رسول وقتی در کارگاه تخریبش را باز کردند تابلویی دیدند که روی آن #برنامه_ریزی کرده بود و نقشه هایی کشیده بود..
در کنار آن هم یک شعر نوشته بود:
کز سنگ ناله خیزد، روز وداع یاران ..
#گرامی_باد_۲۰_آذر_سالروز_ولادت_شهید
#شهید_رسول_خلیلی
خواهر شهید ابراهیم هادی می گفت :
یک روز موتور شوهرخواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند،
عده ای دنبال دزد دویدند و موتور را زدند زمین.
ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد،
نگاهی به چهره وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید.
ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد.
آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد.
ابراهیم از زندگی اش سوال کرد، کمکش کرد و برایش کار درست کرد.
طرف نماز خوان شد، به جبهه رفت و بعد از ابراهیم در جبهه شهید شد…
اگر مثل ابراهیم هادی هنر جذب نداریم، دیگران را هم دزد نکنیم.
شبیه باد پریشان و
درهمم چون ابر ،
خدا بخیر کند
بی تُ ، روزگارم را ای #شهید
#روزگارتون_شهـدایی
✨﷽✨
?شهید دکتر چمران میگفت:
?توی کوچه پیرمردی دیدم که روی زمین سرد
خوابیده بود …
سن و سالم کم بود و چیزی نداشتم تا کمکش کنم ؛
اون شب رخت و خواب آزارم می داد!
و خوابم نمیبرد از فکر پیرمرد …
رخت و خوابم را جمع کردم و روی زمین سرد خوابیدم
می خواستم توی رنج پیرمرد شریک باشم
اون شب سرما توی بدنم نفوذ کرد و مریض شدم …
?اما روحم شفا پیدا کرد?
?چه مریضی لذت بخشی …
شادی روح شهدا صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم