خاطره از شهید چمران
08 آذر 1396 توسط مريم سادات طاهري
✨﷽✨
?شهید دکتر چمران میگفت:
?توی کوچه پیرمردی دیدم که روی زمین سرد
خوابیده بود …
سن و سالم کم بود و چیزی نداشتم تا کمکش کنم ؛
اون شب رخت و خواب آزارم می داد!
و خوابم نمیبرد از فکر پیرمرد …
رخت و خوابم را جمع کردم و روی زمین سرد خوابیدم
می خواستم توی رنج پیرمرد شریک باشم
اون شب سرما توی بدنم نفوذ کرد و مریض شدم …
?اما روحم شفا پیدا کرد?
?چه مریضی لذت بخشی …
شادی روح شهدا صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم